در ساخت سازههای فلزی بهویژه سولهها، هر جزء وظیفهای مشخص در تحمل بار، انتقال نیرو و افزایش پایداری کلی دارد. یکی از این اجزای مهم که نقشی تعیینکننده در ساختار سقف و دیوارهای جانبی ایفا میکند، «پرلین» است. شناخت دقیق پرلینها و انتخاب صحیح نوع، اندازه و فاصلهگذاری آنها، تأثیر مستقیمی بر استحکام، طول عمر و حتی هزینههای نهایی پروژه دارد. در واقع، پرلینها از آن دسته المانهایی هستند که گرچه در نگاه اول ساده به نظر میرسند، اما در عمل جزئیات فنی قابل توجهی دارند که نباید از آنها غافل شد. در این نوشتار، ابتدا بهصورت دقیق بررسی خواهیم کرد که پرلین چیست و چه وظایفی در ساختار سوله بر عهده دارد.
پرلین چیست؟
پرلین (Purlin) یکی از اجزای افقی در اسکلت فلزی سوله است که برای پشتیبانی از پوشش سقف یا دیوارهای جانبی استفاده میشود. این عضو به تیرهای اصلی یا ستونها متصل میشود و وظیفه دارد بارهای وارد بر پوشش، مانند وزن ورقهای سقف، فشار باد، بار برف و سایر نیروهای محیطی را به سازه اصلی منتقل کند. در واقع، پرلین نقش یک واسطهی تقویتی را بین پوشش و اسکلت ایفا میکند.
پرلینها معمولاً از مقاطع سرد نورد شده فولادی ساخته میشوند و به اشکال C، Z یا گاهی U در بازار موجودند. هر شکل مقطع، ویژگیهای سازهای خاص خود را دارد و بسته به نوع بارگذاری و طراحی سوله، انتخاب میشود. استفاده صحیح از پرلینها میتواند وزن سازه را کاهش داده، هزینهها را بهینه کرده و عمر مفید سازه را افزایش دهد. از این رو، شناخت دقیق آنها برای هر پروژه سولهسازی ضروری است.

پرلین در سوله چیست؟
در سولهسازی، پرلین یکی از اجزای کلیدی سیستم سقف و دیواره محسوب میشود که نقش آن فراتر از یک عضو پشتیبان ساده است. برخلاف ساختمانهای سنتی که بارها بهطور مستقیم به تیرها و ستونها منتقل میشوند، در سولهها به دلیل سبکسازی و استفاده از ورقهای پوششی، وجود یک سیستم پشتیبانی میانی ضروری است. اینجاست که پرلین وارد عمل میشود.
پرلینها در سوله معمولاً بهصورت طولی بین دو قاب اصلی نصب میشوند تا بارهای ناشی از پوشش سقف یا بدنه را به تیرهای اصلی یا ستونها انتقال دهند. در سقفها، این مقاطع فولادی به خرپا یا رفتر متصل میشوند و در دیوارها، بهصورت افقی میان ستونهای کناری جای میگیرند. استفاده صحیح از پرلین، علاوه بر تأمین پایداری لازم برای ورقهای پوششی، از لرزش و ناپایداری سازه در برابر باد و سایر تنشهای جانبی نیز جلوگیری میکند.
در طراحی سوله، تعیین موقعیت، فاصله، و نوع پرلینها یکی از مراحل حساس مهندسی سازه است، چراکه مستقیماً بر عملکرد کلی سوله و ایمنی آن در برابر بارهای وارده تأثیر میگذارد.
انواع پرلین
پرلینها بر اساس شکل مقطع، روش ساخت و محل کاربردشان در سوله، به انواع مختلفی تقسیم میشوند. شناخت صحیح این انواع برای انتخاب بهینه در طراحی سازه بسیار ضروری است. انتخاب نوع پرلین بستگی به عوامل مختلفی دارد؛ از جمله نوع بارگذاری (برف، باد، وزن پوشش)، دهانه بین قابها، نوع پوشش سقف و دیواره، و حتی شرایط اقلیمی محل اجرا. در ادامه به رایجترین انواع پرلین مورد استفاده در سولهسازی اشاره میکنیم:
پرلین Z شکل (Z Purlin)
رایجترین نوع پرلین در سولههاست. این مقطع بهدلیل شکل خاص خود، قابلیت اورلپ (همپوشانی) با شاخههای مجاور را دارد که باعث افزایش مقاومت و پیوستگی ساختار میشود. پرلین Z معمولاً در سقف سولهها استفاده میشود و امکان نصب با دهانههای بلندتر را فراهم میکند.
پرلین C شکل (C Purlin)
این نوع بیشتر در دیوارههای جانبی سوله به کار میرود. شکل مقطع C برای اتصال به ستونها و تحمل بارهای جانبی بسیار مناسب است. همچنین در سازههایی که نیاز به اجرای دیوارهای سبک یا پوشش جانبی دارند، پرلین C انتخاب بهتری محسوب میشود.
پرلین U شکل (U Purlin)
استفاده از پرلین U کمتر رایج است، اما در برخی موارد خاص که نیاز به پشتیبانی سبک و کمعمق وجود دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. این مقطع معمولاً مقاومت خمشی کمتری نسبت به Z و C دارد.
پرلین دوبل یا ترکیبی
در پروژههایی با بارگذاری بالا یا دهانههای وسیع، گاهی از دو پرلین Z یا C بهصورت ترکیبی یا دوبل استفاده میشود تا ظرفیت تحمل بار افزایش یابد. این ترکیبها بسته به محاسبات سازهای و شرایط پروژه طراحی میشوند.
پرلین لانهزنبوری (Honeycomb Purlin)
اگرچه استفاده از این نوع در سولههای صنعتی رایج نیست، اما در برخی پروژههای خاص که نیاز به کاهش وزن سازه و افزایش زیبایی دارند، از پرلینهایی با سوراخهای منظم در جان مقطع استفاده میشود. این نوع بیشتر جنبه معماری دارد تا سازهای.
ابعاد پرلین
ابعاد پرلینها یکی از عوامل کلیدی در طراحی و اجرای دقیق سوله محسوب میشود، زیرا تأثیر مستقیم بر ظرفیت باربری، فاصلهگذاری و مقاومت سازهای دارد. پرلینها معمولاً از ورق فولادی گالوانیزه یا سیاه بهصورت سرد نورد شده تولید میشوند و در مقاطع استاندارد Z و C در بازار عرضه میگردند. ابعاد پرلین با سه پارامتر اصلی مشخص میشود:
ارتفاع جان (H)
معمولاً بین 100 تا 300 میلیمتر متغیر است. هر چه ارتفاع بیشتر باشد، مقاومت خمشی پرلین افزایش مییابد. بهعنوان مثال، پرلین Z 200 و Z 250 از رایجترین ابعاد مورد استفاده در سقف سولهها هستند.
عرض بال (B)
معمولاً بین 50 تا 75 میلیمتر است. این قسمت به تحمل نیروی پیچشی و اتصال بهتر ورقها کمک میکند.
ضخامت ورق (t)
از 1.5 تا 3 میلیمتر متغیر است. انتخاب ضخامت به نوع بارگذاری و دهانه بین قابها بستگی دارد. برای دهانههای بزرگتر یا بارهای سنگینتر، از ورق ضخیمتر استفاده میشود.
طول شاخههای پرلین نیز بسته به نقشه اجرایی معمولاً بین 6 تا 12 متر متغیر است و در صورت نیاز، میتوان از اورلپ برای افزایش طول یا پیوستگی استفاده کرد. پرلینهای بلندتر با هدف کاهش تعداد اتصالات و افزایش سرعت اجرا در پروژههای صنعتی ترجیح داده میشوند.
نکته مهم این است که انتخاب ابعاد پرلین صرفاً بر اساس نقشه تیپ یا عرف بازار نباید انجام شود، بلکه لازم است براساس محاسبات مهندسی، شرایط بارگذاری، نوع پوشش و موقعیت جغرافیایی پروژه مشخص گردد.
وزن پرلین
وزن پرلین یکی از فاکتورهای مهم در طراحی و اجرای سوله است که هم بر بار مرده وارد بر سازه اثر میگذارد و هم بر برآورد هزینه نهایی پروژه. وزن هر شاخه پرلین به عوامل مختلفی مانند شکل مقطع (Z یا (C ، ضخامت ورق، نوع فولاد، و طول شاخه بستگی دارد. برای محاسبه وزن پرلین، معمولاً از فرمول زیر استفاده میشود:
وزن = حجم × چگالی فولاد (در حدود 7.85 گرم بر سانتیمتر مکعب)
اما از آنجایی که پرلینها مقاطعی با شکلهای خاص (غیرمستطیلی) دارند، معمولاً وزن آنها بر اساس جدولهای استاندارد یا نرمافزارهای مهندسی تعیین میشود. این جدولها وزن هر متر طول پرلین را بر اساس مقطع و ضخامت اعلام میکنند.
همینطور اگر تعداد زیادی پرلین در پروژه استفاده شود (مثلاً چند صد متر)، محاسبه دقیق وزن بهمنظور تعیین بار مرده، طراحی فونداسیون، انتخاب جرثقیل برای نصب، و همچنین برآورد هزینه خرید فولاد اهمیت ویژهای پیدا میکند.
نکته مهم دیگر این است که ضخامت ورق، بیشترین تأثیر را بر وزن نهایی دارد. مثلاً افزایش ضخامت از 2 میلیمتر به 2.5 میلیمتر میتواند تا 25٪ به وزن پرلین اضافه کند. بنابراین طراحان باید بین افزایش مقاومت سازهای و کنترل وزن تعادل ایجاد کنند.
همچنین در پروژههایی که نیاز به حمل و نصب سریع دارند، وزن کمتر میتواند یک مزیت اجرایی مهم باشد. به همین دلیل، انتخاب پرلین با وزن بهینه (نه لزوماً بیشترین مقاومت) بر اساس نوع بارگذاری، دهانه و شرایط محیطی توصیه میشود.
فاصله پرلین در سوله
فاصله بین پرلینها یکی از پارامترهای کلیدی در طراحی سقف و دیوارههای سوله است که بهطور مستقیم بر عملکرد سازه، ایمنی، و بهینهسازی مصالح تأثیر میگذارد. این فاصله تعیین میکند که چه میزان بار به هر پرلین وارد میشود و آیا ورقهای پوششی میتوانند بهدرستی بر روی آنها نصب شوند یا خیر. مهمترین عوامل مؤثر در تعیین فاصله پرلین عبارتاند از:
- نوع پوشش سقف یا دیواره (ورق گالوانیزه، ساندویچ پانل، پلیکربنات و…)
- مقاومت و ضخامت ورق پوششی
- نوع و ابعاد پرلین، ارتفاع جان، ضخامت
- شرایط اقلیمی محل پروژه (باد، برف، زلزله)
- طول دهانه بین قابهای اصلی
- بارگذاری محاسباتی (مرده و زنده)
در حالت استاندارد، فاصله پرلینها در سقف سوله بین ۱ تا ۲ متر در نظر گرفته میشود. برای پوششهایی با مقاومت کمتر یا در مناطقی با بار برف بالا، این فاصله کمتر از ۱.۵ متر تنظیم میشود. در مقابل، در پروژههایی با ساندویچ پانلهای ضخیم و پرلینهای سنگینتر، میتوان فاصله را تا ۲ متر یا بیشتر افزایش داد. در دیوارههای جانبی، بسته به نوع پوشش و طراحی، فاصله پرلینها ممکن است بین ۱.۵ تا ۳ متر باشد.
جمعبندی
پرلین یکی از اجزای کلیدی در ساختار سقف و دیواره سولههاست که انتخاب صحیح نوع، ابعاد، وزن و فاصلهگذاری آن نقش مهمی در ایمنی، دوام و بهینهسازی هزینههای ساخت دارد. شناخت دقیق انواع پرلین مانند Z، C و U، درک عملکرد آنها در انتقال بار و آشنایی با استانداردهای اجرایی، به مهندسین کمک میکند تا سازهای مقاوم، سبک و مقرونبهصرفه طراحی کنند. رعایت اصول فنی در طراحی پرلینها نهتنها عملکرد سازه را تضمین میکند، بلکه کیفیت نهایی پروژه را نیز بهطور چشمگیری ارتقا میدهد.